سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 پدر کودک را بلند کرد و در آغوش گرفت.

کودک هم می خواست پدر را بلند کند. وقتی روی زمین آمد دست های کوچکش را دور پاهای پدر حلقه کرد تا پدر را بلند کند ولی نتوانست. با خود گفت حتماً چند سال بعد می توانم.

بیست سال بعد پسر توانست پدر را بلند کند.

پدر سبک بود.

به سبکی یک پلاک و چند تکه استخوان

*محمد مبینی


نوشته شده در  یکشنبه 84/10/11ساعت  9:24 عصر  توسط عبدالرحیم سعیدی راد 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
غزل - نامه
برای امام خمینی (ره)
دیدار شعرا با مقام معظم رهبری در سال 88
ادامه مجالهای کوتاه
[عناوین آرشیوشده]